فرهنگ امروز/ محسن آزموده
از علوم انسانی در مواجهه با کرونا چه کاری ساخته است؟ این روزها که همه جهانیان چشم به موسسات و نهادهای علمی و پژوهشی در حوزههای زیستشناسی و پزشکی و علوم زیستی و بهداشتی در جهان دوختهاند و منتظرند که از این مراکز گشایشی حاصل شود و درمانی برای ویروس کووید 19 یافت شود، میتوان پرسید که از علوم انسانی و شاخههای متنوع و متکثر آن چه بر میآید؟ یعنی رشتههایی چون فلسفه، جامعهشناسی، ارتباطات، روانشناسی، اقتصاد، علوم سیاسی، تاریخ، انسانشناسی، مطالعات ادیان، الهیات، ادبیات، زبانشناسی و... در مواجهه با کرونا چه کار میتوانند بکنند؟ البته روشن است که هر یک از این شاخههای معرفتی موضوع و روش و مسائل مشخصی دارند و نمیتوان از آنها انتظار داشت که به طور مستقیم به مساله کرونا بپردازند، همچنان که از علوم چون ریاضیات، فیزیک، شیمی، زمینشناسی، نجوم و... هم نمیتوان توقع داشت که مستقیما درباره کرونا حرفی برای گفتن داشته باشند، اگر چه ممکن است هر یک از این دانشها، به طور غیرمستقیم و با یک یا چند واسطه به کار یافتن راهحلی برای این معضل بیایند.
اما تا جایی که به علوم انسانی به طور کلی مربوط میشود، این پرسش از آن جهت اهمیت مییابد که این علوم چنان که از عنوانشان بر میآید، مستقیما به انسان و دغدغههای او مربوط میشوند و موضوع هر یک از آنها، مسائل مبتلابه زندگی روزمره انسان است. فلسفه باورهای پایه انسان راجع به هستی و جهان را سامان میبخشد، علوم اجتماعی، حیات جمعی آدمیان را توضیح میدهد، روانشناسی، در شناخت درونیات آدم میکوشد، ارتباطات ضمن تلاش برای توضیح مناسبات انسانی، میکوشد راههایی برای تنظیم آن در جهت بهینه بیابد، اقتصاد کوششی است برای یافتن راههایی در تخصیص امکانات محدود به همه، علوم سیاسی مناسبات قدرت در جوامع انسانی را تبیین میکند، تاریخ، سابقه زندگی بشر و مسیری که در طول زمان طی کرده تا به لحظه اکنون برساند را آشکار میکند و... از همین توضیح مختصر بر میآید که وقتی معضل و مصیبت جهانگستری چون کرونا پدید میآید که همه ابعاد زندگی انسان روی کره خاکی را دچار چالش میسازد، این معارف و دانشها نیز نمیتوانند و نباید ساکت بمانند و باید تلاش کنند، تا جایی که به حیطه موضوعی خودشان مربوط میشود، نسبت به این تهدید همه گیر واکنش نشان بدهند.
به عبارت روشنتر نه فقط در همه جای جهان از جمله در کشور ما سالانه مبالغ هنگفت و قابل توجهی هزینه صرف آموزش و پرورش دانشجویان و محققان در رشتههای علوم انسانی میشود و هر سال هزاران نفر به خیل عظیم فارغالتحصیلان این رشتهها اضافه میشود. ناظر بیرونی یعنی کسی که خودش در یکی از این رشتهها درس نخوانده یا با آنها آشنایی ندارد، حق دارد دست کم از خودش بپرسد که این رشتهها که مدعی «انسانیات» هستند، در مواقعی اینچنینی که «انسان» و «انسانیت» در معرض خطر جدی قرار گرفتهاند، چه کار میکنند؟
پاسخ تفصیلی به این پرسش قطعا در این مختصر نمیگنجد، ضمن آنکه اهالی هر یک از این علوم جداگانه باید توضیح دهند که در قبال مصیبتی چون کرونا، چه کار میتوانند بکنند. اما به طور کلی میتوان گفت که این علوم بیش و پیش از هر چیز میتوانند به آدمیان در مواجهه با کرونا کمک کنند، با تصحیح و تدقیق و تنظیم باورهای آنها و کمک به ایشان در معقول و بجا کردن احساسات و خواستهها. فلسفه با بسط نگرش انتقادی به ما میآموزد که نجات امری «درونماندگار» (immanent) است و به ما یاد میدهد که هر باوری اطلاعات و دادهای را نپذیریم و آن را در بوته سنجشگری و نقد قرار دهیم، علوم سیاسی ابزاری در نقد قدرت و دولتها در اختیار ما میگذارد و به یاری حقوق ضمن یادآوری حقوق اساسی انسانها به ایشان نشان میدهد که چرا و چگونه باید به نقد عملکرد مسوولان و دولتمردان بپردازند، این علوم با استدلالهای عقلی و روشهای تجربی نشان میدهند که همه انسانها آزاد و با یکدیگر برابرند، از این رو مثلا در مواجهه با کرونا، هیچ فرد یا گروهی بر دیگران ترجیح ندارد و دولت (state) به عنوان نماینده جامعه موظف است که کارآمد عمل کند و راه این کارآمدی را نیز نشان میدهند. علوم اجتماعی به ما ثابت میکنند که رستگاری و رفاه و سعادت امری جمعی است و هیچ کس نمیتواند با بستن در خانهاش از مشکل خلاصی یابد، روانشناسی در تنظیم و تصحیح احساسات و عواطف و خواستهها به انسان کمک میکنند، به او یاری میرسانند که بهتر و بیشتر خودش را بشناسد و در رویارویی با معضلی مثل کرونا، بهتر و قویتر عمل کند. تاریخ با روایت تجربیات پیشین جوامع در مواجهه با بیماریهای واگیردار و بلایای جمعی، ظرفیتها و محدودیتهای اجتماعات بشری را به او خاطرنشان میسازد. به همین سیاق سایر علوم انسانی از ادبیات و اقتصاد گرفته تا مدیریت و انسانشناسی، هر یک به تناسب موضوع و روش خود، به درد مواجهه بهتر و قویتر با کرونا میخورند.
بنابراین برخلاف نگاه نخست چنین نیست که علوم انسانی معارفی انتزاعی و بهدردنخور هستند که برای سرگرم کردن انسان در زمان عافیت پدید آمده باشند. اما مهمتر اینکه دانشآموختگان و پژوهشگران این علوم در چنین زمانهایی ساکت نباشند، آستین بالا بزنند، دست به قلم ببرند و بکوشند با روشنگری به دیگران کمک کنند، با نقد عملکرد دولت، مسوولان و جامعه و دست کم اطرافیان خود با تعقل و استدلال ورزی. آنها میتوانند متناسب با آموختهها و مهارتهایشان به سایرین کمک کنند که بهتر و قویتر با کرونا مواجه شوند و به جای ناامیدی و دست به دست کردن اطلاعات غلط و نگرانکننده با عقلانیت و ذهنی روشن و دقیق در برابر آن بایستند.
روزنامه اعتماد
نظر شما